در دو سال اخیر سرعتِ توسعه ابزارهای هوش مصنوعی مولدِ متن، تصویر و ویدیو چنان افزایش یافته که نمیتوان نسبت به اثرات آن بر اکوسیستم تبلیغات و تولید محتوا بیتفاوت ماند.
تحول از یک دورهی «کمکابزاری» به مرحلهی «همیار خلاق و تصمیمگیر» در حال شکلگیری است؛ یعنی هوش مصنوعی نه فقط کارهای تکراری را میگیرد، بلکه در خلق ایدههای اولیه، تولید هزاران نسخهی خلاقانه برای تست، و حتی اجرای اتوماتیک بخشی از کمپینها نقش جدیای ایفا میکند. این تغییر، علاوه بر فرصتهای کمّی (تولید بیشتر در زمان کمتر و کاهش هزینه)، چالشهای کیفی نیز ایجاد میکند: مسائل مالکیت فکری، اعتبار محتوا، شفافیت در هدفگیری، و نیاز به مهارتهای جدید انسانی.
در ایران نیز همزمان با رشد ابزارهای داخلی و پلتفرمهای بومیسازیشده، شرکتها و آژانسها با سوالات جدی در مورد «چگونه و کِی» باید هوش مصنوعی را در استراتژی تبلیغات و محتوا به کار گیرند روبهرو شدهاند.
1) تولید خلاق تبلیغات با هوش مصنوعی
در گذشته خلق یک کانسپت تبلیغاتی به جلسات طوفان فکری، انتخاب آرت دیریکتر، تهیهی عکس یا فیلم و سپس تولید نهایی نیازمند هفتهها تا ماهها زمان بود.
امروز با ظهور مدلهای مولد تصویر و متن، میتوان ظرف چند دقیقه دهها جهتبندی خلاقانه (Creative Direction) را تولید کرد: چند نسخه از پیام، ترکیب بصریهای متفاوت، نسخههای جایگزین برای تصاویر پرسنل یا محصول و حتی ویدیوهای کوتاه برای تستِ لحظهای در شبکههای اجتماعی. این امر چند مزیت آشکار دارد: کاهش هزینههای تولیدِ اولیه، افزایش تنوع برای تست A/B و اجازۀ ریسکپذیریِ بیشتر در ایدهپردازی.
در عمل، تیمهای خلاق باید توانایی نوشتن پرامپت (Prompt Engineering)، تعیین معیارهای قابل اندازهگیری برای ایدهها (مثلاً شاخص تعامل، نرخ کلیک، زمان ماندگاری و اشتراکگذاری) و فرآیندهای بازبینی چندمرحلهای را یاد بگیرند.
در ایران، شرکتها میتوانند از ابزارهای بینالمللی برای ایدهسازی استفاده کنند ولی برای انتشار نهایی و انطباق با بازار داخلی بهتر است از خدمات بومی یا تیمهای خلاق داخلی بهره ببرند تا پیامها از نظر فرهنگی منطبق و مسئولانه باشند. تحقیقات و بلاگهای تخصصی نیز نشان میدهد که ترکیب هوش مصنوعی و خلاقیت انسانی بهترین نتایج را میدهد؛ نه واگذاری کاملِ خلاقیت به ماشین

2) شخصیسازی دقیق و لحظهای تبلیغات
یکی از بزرگترین وعدههای هوش مصنوعی در تبلیغات، امکانِ شخصیسازی دقیق و در لحظه است. تا پیش از این، شخصیسازی غالباً بر اساس چند متغیر اصلی مثل سن، جنسیت یا منطقه انجام میشد؛ اما اکنون هوش مصنوعی میتواند رفتار کاربر، تاریخچه تعاملات، علایق لحظهای (مثلاً سرچ اخیر یا صفحاتی که بازدید کرده) و حتی سیگنالهای زمان-واقعی را تحلیل کند و پیام مخصوص به همان کاربر را تولید یا انتخاب نماید. این سطح از شخصیسازی باعث افزایش «ارتباطپذیری» و نرخ تبدیل میشود، اما مستلزم زیرساخت دادهای و احترام به حریم خصوصی است.
- چطور کار میکند: مدلهای یادگیری ماشین از پایگاه دادهی رفتار کاربران یاد میگیرند که کدام پیام برای چه نوع مخاطبی در چه زمان و کانالی بهتر عمل کرده است. سپس با استفاده از مولدهای متن و تصویر، نسخهای از آگهی یا محتوا ساخته میشود که بیشترین احتمال تعامل را دارد.
- نمونههای عملی: در تبلیغاتِ پلتفرمهای فروشگاهی یا اپلیکیشنهای خدماتی، مشاهده شده که آگهیهایی که شامل نام محصولِ اخیراً دیدهشده یا پیشنهاد زماندار ویژه (Flash Offer) هستند، نرخ کلیک و نرخ تبدیل بیشتری دارند. مولدهای متن میتوانند عنوان، توضیح مختصر و دعوت به اقدامِ (Call to Action) شخصیسازیشده تولید کنند.
- حریم خصوصی و اعتماد: شخصیسازی دقیق اگر بدون شفافیت انجام شود، میتواند به عکسِ هدفِ خود عمل کند و مخاطب را نگران حریم خصوصی کند. سیاستهای شفافِ داده، گزینهی خروج کاربر از ردیابی و توضیحات واضح دربارهی چرایی نمایش پیام باید جزئی از استراتژی باشند.
برای کسبوکارهای ایرانی، ترکیب دادههای داخلی با ابزارهای تحلیلی بومی میتواند راندمان شخصیسازی را افزایش دهد و در عین حال ریسک قوانین بینالمللی و هزینههای ارزی ابزارهای خارجی را کاهش دهد. گزارشها و مقالات حرفهای نشان میدهد که بازاریابهایی که به صورت استراتژیک روی شخصیسازی سرمایهگذاری کردهاند، بهبود قابلتوجهی در معیارهای کلیدی مانند نرخ بازگشت سرمایه داشتهاند.
3)نقش هوش مصنوعی در تلبلیغات برنامهای
تبلیغات برنامهای به مزایدهی بلادرنگ برای خرید فضای تبلیغاتی و هدفگذاری در سطح گسترده اشاره دارد. هوش مصنوعی در این زمینه دو نقش اصلی ایفا میکند: بهینهسازی خرید در زمان واقعی (Real-time Bidding Optimization) و تولید خلاقیتهای داینامیک که بر اساس سیگنالهای مخاطب تغییر میکنند. در عمل، این یعنی سیستم میتواند تصمیم بگیرد که برای کدام نمایش تبلیغ، چه مبلغی پیشنهاد دهد و کدام نسخهی آگهی را نمایش دهد — همه در کسری از ثانیه.
- تحول کلیدی: با ورود مولدهای خلاقیت و مدلهای پیشبینی، تبلیغات برنامهای از تنها «مکان خرید» به پلتفرمی برای نمایشِ شخصیسازیشده و آزمایش سریع خلاقیت تبدیل شده است. برندها میتوانند هزاران ترکیب از هِدلاین، تصویر، و دعوت به اقدام را تولید و همزمان تست کنند تا بهترین ترکیب را برای هر گروه مخاطب پیدا کنند.
- مزایا: صرفهجویی در هزینه با پرداخت بهینهتر برای نمایشهای مؤثر، افزایش نرخ تبدیل و قابلیت تست و یادگیری خودکار.
- چالشها: نیاز به دسترسی به دادههای با کیفیت، ریسک نمایش پیام نامناسب به مخاطب، و پیچیدگیهای فنی برای یکپارچهسازی مولدهای خلاق و پلتفرمهای خرید برنامهای.
- توصیه عملی: اگر کسبوکار شما میخواهد از تبلیغات برنامهای استفاده کند، ابتدا باید شاخصهای موفقیت (KPI) مشخص داشته باشد، منابع دادهای را استاندارد کند، و با یک آزمایش فاز-به-فاز شروع کند: از یک کانال یا دستهی مخاطب کمحجم آغاز کنید، تستهای A/B را اتوماتیزه کنید و سپس به تدریج مقیاس را افزایش دهید.
4) تولید متن، صوت و ویدیو با هوش مصنوعی
هوش مصنوعی اکنون میتواند متن طولانی، مقاله، گزارش، کپشن شبکههای اجتماعی، متن و حتی سناریوی ویدیو تولید کند. در حوزه صوت، تبدیل متن به گفتار (Text-to-Speech) و تولید پادکست یا پیامهای صوتی خودکار نیز به بلوغ رسیدهاند. مولدهای ویدیویی جدید قادر به تولید کلیپهای کوتاه با صحنههای یادگیریشده و سینک صدا با تصویر هستند. اما وقتی صحبت از «کیفیت» میشود، معیارهای جدیدی باید تعیین شوند.
- معیارهای کیفیت برای متن: انسجام منطقی، روان بودن، رعایت سبک برند، اصالت و ارزش افزوده (آیا متن چیزی میگوید که مخاطب قبلاً نشنیده؟). استفاده از هوش مصنوعی نباید به تولید متن «کپیمحورِ» بدون ارزش منجر شود.
- معیارهای کیفیت برای صوت و ویدیو: طبیعی بودن گفتار، تطابق لحن با برند، کیفیت تصویر و صدای خروجی، و سازگاری فرهنگی و قانونی (مثلاً عدم استفاده از صدای افراد مشهور بدون مجوز).
- گردش کار پیشنهادی: از هوش مصنوعی برای تولید اولین پیشنویس یا چند سناریوی ویدیویی استفاده کنید، سپس یک تیم انسانی متن را بازنویسی، صداگذاری حرفهای انجام دهد و ویرایش نهایی را به انجام برساند. این روش نسبت هزینه به کیفیتِ مطلوب را فراهم میآورد.
- نمونههای بازار: گزارشها نشان میدهد که حجم بازار تولید محتوای مولد رو به رشد است و کسبوکارها برای تولید محتوا در مقیاس از این ابزارها استفاده میکنند؛ با این حال برندهایی که بیشترین موفقیت را داشتهاند، آنهایی هستند که استانداردهای کیفیت مشخصی دارند و مدلهای ترکیبی انسان-ماشین را به کار بستهاند.

نکتهی کلیدی برای بازار ایران این است که تولید محتوا توسط هوش مصنوعی باید با آگاهسازیِ مخاطب و شفافیت همراه باشد، بهخصوص در مواردی که محتوای تولیدشده میتواند برداشتِ غلط یا اطلاعات نادرست ایجاد کند. فی الواقع، کسبوکارهایی که از ابزارهای بومیسازیشده استفاده کردهاند توانستهاند محتوایی تولید کنند که به لحاظ زبانی و فرهنگی بهتر منطبق بر مخاطب ایرانی است؛ در نتیجه ترکیب ابزارهای جهانی و بومی اغلب بهترین نتیجه را میدهد.
5) بهینهسازی لحظهای کمپینها
یکی از برتریهای فنی هوش مصنوعی نسبت به روشهای سنتی، توانایی در پردازش حجم عظیمی از داده و گرفتن تصمیمات بهینه در زمان کوتاه است. در تبلیغات این برتری به شکل «بهینهسازی لحظهای» نمود پیدا میکند: از تعیین بهترین پیشنهاد قیمتی برای یک نمایش تبلیغاتی تا تغییر نسخهی خلاقیت بر اساس سیگنالهای آنی مانند زمان روز یا رفتار اخیر کاربر.
- مزایای عملی: صرفهجویی در خرج تبلیغات با هدف اختصاص بودجه به نمایشهایی که احتمال تبدیل بالاتری دارند، و سریعتر شدن فرآیند یادگیری کمپین (faster learning)، یعنی سیستم زودتر متوجه میشود چه ترکیبی از پیام و جایگاه موثرتر است.
- معماری فنی: برای بهینهسازی لحظهای نیاز به اتصالِ مستمر بین دیتابیس رفتار کاربران، موتور تصمیمگیری (که معمولاً یک مدل یادگیری تقویتی یا مدلهای پیشبینی هستند) و پلتفرم انتشار/تبلیغات است. این زنجیره باید کمتاخیر و قابل اطمینان باشد.
- توصیهی اجرایی: ابتدا اتوماسیون را در محدودهی کوچک آزمایش کنید، قواعد ایمنی (safety rules) تعریف نمایید و شاخصهای هشداردهنده (alerting) را فعال کنید تا هر نشانهای از خطای مدل یا رفتار ناخواسته به سرعت شناسایی شود.
6) سنجش اثرگذاری تبلیغات
یکی از دردسرهای قدیمی تبلیغات، پاسخ به این سؤال است که «کدام نقطهی لمس (Touchpoint) بیشترین سهم در تبدیل داشته است؟» مدلهای کلاسیک اتریبیوشن پاسخهای تقریبی میدادند؛ اما هوش مصنوعی این امکان را فراهم میکند که با تحلیل مسیرهای چندکاناله و مدلسازی تأثیرِ پیامها، سهم هر نقطه را دقیقتر برآورد کند.
- تکنیکها: از مدلهای یادگیری ماشین برای پیشبینی احتمال تبدیل بر اساس ترکیب کانالها و تعاملات استفاده میشود. این مدلها میتوانند اثر متقابل کانالها، ترتیب نمایشها و فاصله زمانی بین تعاملات را لحاظ کنند.
- مزایا: تخصیص بودجهی هوشمندانهتر، شناخت بهتر از کانالهای پربازده و طراحی کمپینهای ترکیبیِ بهینه.
- محدودیتها: نیاز به دادهی فراگیر از کانالهای مختلف؛ اگر دادههای یک کانال ناقص باشد، مدل نتایج اشتباهی ارائه میکند. علاوه بر آن، تغییرات الگوریتم پلتفرمهای بزرگ تبلیغاتی یا سیاستهای حفظ حریم خصوصی میتواند دقت مدل را تحت تاثیر قرار دهد.
- در سطح جهانی، آژانسها و تیمهای بازاریابی که اتریبیوشن پیشرفته و مدلهای پیشبینی را به کار گرفتهاند شاهد کاهش هزینهی جذب مشتری و افزایش بازگشت سرمایه بودهاند. برای بازار ایرانی نیز وقتی دسترسی به دادههای درست و ابزار تحلیلی وجود دارد، این روشها میتوانند تاثیر تعیینکنندهای در تصمیمگیریهای بودجهای داشته باشند.
7) اخلاق و حریم خصوصی در تبلیغات هوش مصنوعی
گسترش کاربرد هوش مصنوعی در تبلیغات همراه با سوالات اخلاقی جدی است: آیا مخاطب باید بداند محتوایی که میبیند توسط هوش مصنوعی تولید شده؟ آیا استفاده از تصویر یا صدای افراد بدون اجازه مجاز است؟ چه محدودیتهایی در هدفگیری هوشمند باید وجود داشته باشد تا تبعیض یا سوءاستفاده رخ ندهد؟
- شفافیت و اطلاعرسانی: پیشنهاد قوی این است که برندها در مواردی که محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی است، شفافسازی کنند. این کار اعتماد مخاطب را حفظ میکند و از واکنشهای منفی جلوگیری مینماید.
- مالکیت فکری: تولیدهای مولد از ترکیب دادههای آموزشی بهدست میآیند؛ سوال دربارهی اینکه چه میزان از یک اثر مولد قابلانتصاب به یک فرد یا برند است، هنوز در محافل حقوقی محل بحث است. استفاده از صدا یا چهرهی افراد مشهور بدون مجوز میتواند منجر به مشکلات حقوقی شود.
- تبعیض و تعصب الگوریتمی: اگر دادههای اولیه دارای سوگیری باشند، خروجیِ سیستم نیز سوگیری خواهد داشت؛ برای مثال در هدفگیری استخدام یا تبلیغات خدمات مالی ممکن است گروههایی از مخاطبان بهطور ناعادلانه از نمایش تبلیغ محروم شوند.
نمونههای واقعی از واکنش عمومی و رسانهای نسبت به تبلیغات تماماً تولیدشده توسط هوش مصنوعی وجود دارد که نشان میدهد عدم دقت یا حسِ غیرواقعی بودن محتوا میتواند پیام منفی به برند منتقل کند. بنابراین چارچوب اخلاقی باید بخشی از سیاستِ شرکتها و آژانسها باشد و شامل تیم بررسی انسانی، قواعد شفافیت و فرآیند بازبینی قانونی شود.
8) بومیسازی ابزارها و پلتفرمهای ایرانی
برای کسبوکارهای ایرانی، استفاده از ابزارهای بومیِ هوش مصنوعی مزایای ملموسی دارد: تطابق بهتر با زبان و فرهنگ فارسی، حذف نیاز به پرداخت ارزی، و حمایت از قوانین داخلی حریم خصوصی. چند پلتفرم ایرانی و خدمات بومی در حوزه تولید محتوا و تبلیغات مبتنی بر هوش مصنوعی رشد کردهاند و تجربههای موفقی ارائه دادهاند.
- نمونههای بومی: پلتفرمهایی که تولید محتوای فارسی، تولید تصویر و تولید ویدیو را با تمرکز بر مخاطب ایرانی ارائه میدهند. این پلتفرمها اغلب قابلیت ادغام با سامانههای تبلیغاتی محلی و بانکهای دادهی فارسی را دارند که اجرای کمپینهای هدفمند را سادهتر میکنند.
- فرصتها: локализация (بومیسازی) به معنی درک بهتر اصطلاحات محلی، طنز، کنایهها و معانی ضمنی است که مدلهای جهانی ممکن است در آنها اشکال کنند. همچنین، میتوان سیاستهای دسترسی و حریم خصوصی را مطابق با مقررات داخلی تنظیم کرد.
- محدودیتها: کیفیت مدلهای بومی گاهی به دلیل کمبود دادهی فارسیِ متنوع یا محدودیت منابع محاسباتی پایینتر از مدلهای جهانی است. علاوه بر این، برای کسبوکارهایی که خواهان تبلیغات بینالمللی هستند، تکیه صرف بر ابزارهای بومی ممکن است محدودیتهایی ایجاد کند.
- توصیه عملی: استراتژی ترکیبی (Hybrid) اتخاذ کنید: در فاز ایدهپردازی و تولید اولیه از ابزارهای جهانی برای دسترسی به مدلهای پیشرفتهتر بهره ببرید، اما برای اصلاح نهایی، تطبیقِ زبانی و انتشار از پلتفرمهای بومی استفاده کنید.
گزارشها و مقالات تخصصی ایرانی بر اهمیت بومیسازی تاکید میکنند و نمونههای موفق نشان میدهد که کسبوکارهایی که از ترکیب ابزارهای جهانی و بومی استفاده کردهاند، بهترین نتایج را کسب کردهاند. در عین حال، سرمایهگذاری بر توسعهی مدلهای فارسی و ذخیرهسازی دادههای باکیفیت میتواند به توانمندسازی بلندمدت صنعت تبلیغات دیجیتال ایران کمک کند.
9) مهارتهای ضروری تیمهای بازاریابی
تحول فناوری مستلزم تحول در نیروی انسانی است. نقشهای سنتی بازاریابی و خلاق نیز در حال تغییرند و مجموعهای از مهارتهای جدید مورد نیاز است:
- پرامپتنویسی (Prompt Engineering): توانایی نوشتن دستورهای دقیق و مؤثر برای مدلهای مولد که خروجیهای مورد انتظار را تولید کند. این مهارت ترکیبی از درک زبان، شناخت مدل و خلاقیت است.
- تحلیل داده و تفسیر نتایج: در عصرِ دادهمحوری، توانایی خواندن داشبوردها، تحلیل نتایج کمپینهای خودکار و استخراج بینش برای تصمیمگیری استراتژیک حیاتی است.
- دانش فنی پایه: آشنایی با مفاهیم یادگیری ماشین، کار با APIها و آشنایی با چرخهی تولید محتوا در ابزارهای مولد برای هماهنگی بهتر با تیمهای فنی لازم است.
- اخلاقِ دیجیتال و قوانین: آگاهی از قوانین حریم خصوصی، مالکیت فکری و سیاستهای پلتفرمها برای جلوگیری از ریسکهای قانونی یا PR.
- توانایی کار تیمی میانرشتهای: ترکیب تخصصهای متفاوت مانند دادهکاو، طراح تجربه کاربری، تصویرساز و نویسنده برای تولید خروجیهای باکیفیت.
شرکتهای موفق آموزشهای درونسازمانی و کارگاههای ترکیبی بین تیمی برگزار میکنند تا این مهارتها را سریعتر پرورش دهند. همچنین فرهنگ «آزمایش و یادگیری سریع» باید در سازمان نهادینه شود تا تیمها از شکستهای کنترلشده بیاموزند و سریع پیشرفت کنند. گزارشهای جهانی و نمونههای ایرانی نشان میدهد که شرکتهایی که در آموزش و تغییر ساختار تیمی سرمایهگذاری کردهاند، سریعتر به نتایج ملموس رسیدهاند.
10) همکاری انسان و هوش مصنوعی
بهترین الگو برای کسبوکارها اغلب «همکاریِ مکمل» انسان و هوش مصنوعی است. در این مدل، ماشین کارهای تکراری، تولید اولیه و پردازش داده را انجام میدهد و انسان روی ارزشافزوده خلاق، تصمیمات استراتژیک و کنترلهای اخلاقی تمرکز میکند.
- مدل عملی: ۱) تعریف اهداف و KPIهای روشن؛ ۲) تعیین نقاطی که هوش مصنوعی میتواند کارآمدی بیاورد (ایدهسازی، تولید چندنسخهای، تحلیل داده)؛ ۳) تعریف نقاطی که نیاز به بازبینی انسانی دارند (پیامهای حساس، تایید حقوقی، بازبینی هنری).
- چرخه یادگیری: سیستمها باید طوری طراحی شوند که بازخورد انسانی را دریافت و از آن یاد بگیرند؛ یعنی خروجی مولدها به عنوان دادهی آموزشیِ بعدی عمل کند و کیفیت نتایج در طول زمان بهبود یابد.
- اندازهگیری موفقیت: استفاده از KPIهای دقیق مانند نرخ تبدیل، هزینه به ازای جذب مشتری، نمره تجربه کاربر و معیارهای برند مانند شناخت و وفاداری.
ادتواپ به کسبوکارها کمک میکند از هوش مصنوعی در تبلیغات و تولید محتوا به صورت عملیاتی و سازگار با بازار ایران بهرهبرداری کنند. مزیت ادتواپ در ترکیب دانش فنی، انطباق با نیازهای زبانی و فرهنگی ایرانی و داشتن چارچوبهای اجرایی برای کنترل کیفیت و رعایت قوانین محلی است.
اگر شما صاحب کسبوکار یا مسئول بازاریابی هستید، ادتواپ میتواند:
- یک ارزیابی اولیه از منابع داده و بلوغ دیجیتال شما انجام دهد،
- پلن آزمایشی (Pilot) مدون برای یک کمپین ۳۰ تا ۹۰ روزه پیشنهاد دهد،
- و پس از تست و بهینهسازی، مدلهای تولید محتوا و اتوماسیون را در مقیاس پیادهسازی کند.
سوالات متداول
۱ — آیا استفاده از هوش مصنوعی به معنی حذف نیروهای خلاق انسانی است؟
پاسخ: خیر. هوش مصنوعی کارهای تکراری و تولید اولیه را تسریع میکند اما تصمیمگیری استراتژیک، تطبیقات فرهنگی، و داوری خلاق همچنان نیازمند انسان است. بهترین نتایج از همکاری ماشین و انسان حاصل میشود.
۲ — چگونه میتوانم مطمئن شوم محتوای تولیدشده دقیق و قابل اعتماد است؟
پاسخ: فرآیند بازبینی انسانی، cross-check با منابع معتبر، و استفاده از معیارهای کیفیت قبل از انتشار ضروری است. برای محتوای حیاتی از تست انسانی و ویرایش حرفهای استفاده کنید.
۳ — آیا ابزارهای بومی فارسی به اندازه ابزارهای جهانی کارآمد هستند؟
پاسخ: ابزارهای بومی تا حد زیادی مزیت تطبیق زبانی و فرهنگی دارند؛ اما در برخی موارد توان محاسباتی و دقت مدلهای جهانی بالاتر است. راهکار عملی ترکیب ابزارها (Hybrid) است.
۴ — چطور از ریسکهای قانونی و اخلاقی جلوگیری کنم؟
پاسخ: سیاستهای شفاف داده، رضایت کاربران، بازبینیهای انسانی، و استفاده از مشاور حقوقی برای مسائل مالکیت فکری و مجوزها ضروری است. همچنین شفافسازی به مخاطب در بارهی تولید هوش مصنوعی کمککننده است.
۵ — اولین قدم عملی برای یک کسبوکار ایرانی چیست؟
پاسخ: از یک پروژهی پایلوت کوچک شروع کنید: مثلاً تولید محتوا برای یک کانال اجتماعی یا اجرای یک کمپین برنامهای کوچک با A/B تست؛ سپس دادهها را تحلیل و مقیاس را به تدریج افزایش دهید.