برندسازی شخصی چیست؟
تا حالا شده نام افرادی را در گوگل سرچ کنید و درباره آنها بخوانید؟ آیا علاقه دارید برای نام خودتان هم، چنین مقالاتی وجود داشته باشد؟ پس باید برندسازی شخصی را شروع کنید. یک برند شخصی شامل تجربیات، شایستگیها، اقدامات، تخصص یا دستاوردهایی است که باعث میشود فرد در یک جامعه در حوزه حرفهای یا کاری خود شناخته شود.
برندسازی شخصی شما ترکیبی از موارد زیر است:
- چگونه مردم شما را در زندگی واقعی میبینند.
- محصول، خدمات یا شرکت شما چیست.
- شخصیت آنلاین شما در اینترنت چگونه است.
به این ترتیب، برای موفقیت برند شخصی شما، این سه عنصر باید با هم هماهنگ باشند.
بیشتر بخوانیم:
اجازه دهید از طریق یک مثال منظورمان را توضیح دهیم.
شما ممکن است وکیلی باشید که برند شخصی خود را بر اساس میزان موفقیت بالای خود در دفاع از مشتریان، صداقت حرفهای و تخصص حقوقی گسترده خود قرار دهید. به این ترتیب، برند شخصیتان به شما کمک میکند تا مشتریان جدیدی را جذب کنید، ارزش خدمات خود را مشخص کنید و از حرفه خود محافظت کنید.
با این حال، اگر مثلاً تصاویر اینستاگرامی که مردم شما را در روزهای جمعه هر هفته تگ میکنند، نسخه نامناسبی از شما و درگیریهایتان را نشان میداد، در پرسونال برندینگ شکست میخوردید، زیرا شخصیت آنلاین شما کاملاً خلاف آنچه مردم از شما انتظار دارند را نشان میدهد.
یک برند شخصی زمانی مفید خواهد بود که شما:
کارمندی هستید که به دنبال استخدام هستید
نماینده شرکتی هستید که به دنبال فروش خدمات یا محصولی است
به دنبال شرکای تجاری یا سرمایه گذار هستید
اگر تعجب میکنید که چرا چنین است، آمارهای زیر را که از جامعه آمریکا گرفته شده است در نظر بگیرید (با تقریب خوبی برای ایران هم اینگونه است):
- در آوریل 2020، نرخ بیکاری در ایالات متحده به رکورد 14.7٪ رسید و معنی آن این است که رقابت در بازار کار فشرده است و 95٪ از استخدام کنندگان معتقدند که این عدد ثابت میماند یا حتی رقابتیتر میشود.
- در همین حال، 75٪ از بخشهای منابع انسانی ملزم به جستجوی آنلاین متقاضیان شغل هستند و 85٪ از استخدام کنندگان میگویند که شهرت آنلاین یک کارمند تا حدی بر تصمیم استخدام آنها تأثیر میگذارد.
- علاوه بر این، 65 درصد از کاربران اینترنت جستجوی آنلاین را به عنوان قابلاعتمادترین منبع اطلاعات برای شرکتها میدانند به این معنی که حضور آنلاین شما میتواند محصول/خدمت شما را پروموت یا خراب کند.
بنابراین، بر اساس موقعیت شما، برندسازی شخصی قوی میتواند به شما کمک کند:
- شما را از رقبا متمایز کند
- ایجاد فرصتهای حرفهای
- ایجاد اعتبار برای شما
اکنون، احتمالاً از خود میپرسید که چگونه میتوان یک برند شخصی ایجاد کرد؟
خوب، این موضوع ما را به بخش بعدی خود میبرد:
استراتژی برندسازی شخصی 7 مرحله برای ایجاد برند شما
مرحله شماره 1. کشف کنید که چه کسی هستید
اول چیزهای مهم را در نظر بگیرید. مهمترین قدم در مسیر برندسازی شخصی، شناخت خود است و منظور ما معنای استعاری یا فلسفی آن نیست. بلکه شناخت خود یعنی:
- دانستن اینکه چه چیزی شما را در حرفه خود معتبر میکند
- شناخت نقاط قوت و تواناییهای خود
- دانستن اینکه چه چیزی شما را از بقیه متمایز میکند
تنها در این صورت است که استخدام کنندگان، مشتریان، سرمایه گذاران یا شرکای تجاری میتوانند شما را جدی بگیرند و به شما اعتماد کنند. اما چرا اینگونه است؟
زیرا وقتی آنها درباره برند شما مطالعه میکنند، میتوانند توانمندیها و جنبههای مختلف شخصیت شما را به همراه نظرات دیگران بررسی کنند و همین موضوع برای انتخاب شما و تعیین چشمانداز، داستان، پیام و ارزش برند شخصی شما بسیار مهم است.
سؤالاتی که برای برندسازی شخصی باید پاسخ دهید:
- ارزشهای اصلی من چیست؟
- پیام و داستان من چیست؟
- علایق من چیست؟
- مهارتهای من چیست؟
- چه چیزی من را متفاوت و بهتر از رقبای خود میکند؟
- من خودم را در یک سال، پنج سال و پانزده سال کجا میبینم؟
- هدف از این برند شخصی چیست؟
- چه مشکلاتی را میتوانم حل کنم و چرا مخاطبان هدف من باید به من گوش دهند؟
- چگونه میخواهم پیامم را برسانم؟
هنگامی که پاسخ این سؤالات را پیدا کردید (و به طور مناسب یادداشت کردید)، میتوانید مرحله بعدی را ادامه دهید.
گام 2. داراییهای خود را تعیین کنید
برای مرحله بعدی، کاری که میخواهید انجام دهید این است که تمام آن اطلاعات خام را به داراییهای قابل استفاده در برندسازی ترجمه کنید. داراییهای گفته شده همان چیزی است که برند شخصی خود را بر اساس آن قرار میدهید.
برای سهولت کار، اطلاعات را به صورت زیر دسته بندی کنید:
- صلاحیت
- ارزشهای من
- اهداف
- هویت
در ادامه به شما توضیح میدهیم که هر کدام به چه معناست و چگونه میتواند به برند شخصی شما خدمت کند.
صلاحیت
شایستگی شامل توانایی های شما برای انجام موثر یک کار معین است.
این شامل دانش، تجربه، مهارتهای شما (هم مهارتهای نرم و هم مهارتهای سخت) و ویژگیها و تواناییهای حرفهای شما میشود.
بر کسی پوشیده نیست که افراد (مشتریان، سرمایهگذاران، استخدامکنندگان …) راحتتر به فردی که دارای مجموعه مهارتهای قوی و تجربه ثابت شده در این زمینه هستند اعتماد میکنند؛ بنابراین، شما میخواهید که برند شخصی شما منعکس کننده شایستگی شما و بیان تواناییهای شما باشد.
به این ترتیب، دسته «شایستگی» شما میتواند شامل یکی از موارد زیر باشد: مهارتهای ارتباطی و بین فردی، دانش فنی (مهارتهای رایانه، مهارتهای نوشتاری، و غیره) و یا مهارتهای نرم مانند حلتعارض، ایجاد رابطه، سازماندهی، تفکر انتقادی، حل مسئله و غیره … .
ارزشهای شما
ارزشهای شما نشاندهنده چیزی است که از آن دفاع میکنید، یا باورهایی که برایتان مهم است و شما را در زندگی حرفهایتان هدایت میکنند.
آنها ویژگیها و اخلاقیاتی هستند که فرایند تصمیم گیری، اخلاقکاری و فرایند ارتباط شما را هدایت میکنند. بهعنوانمثال، یکی از ارزشهای اصلی برند شخصی شما ممکن است صداقت باشد.
اگر اینطور باشد، مشتریان یا شرکای تجاری شما انتظار دارند که این ارزش اصلی، بخشی ضروری از نحوه عمل و کار شما باشد. علاوه بر این، احساسات، باورها، گفتهها و کردارهایتان یکپارچه باشد، در غیر این صورت برند شخصی شما نیز به خطر خواهد افتاد.
به همین دلیل مهم است که ارزشهای شما تا حد امکان واقعی و قابل دستیابی باشد – در غیر این صورت، حفظ آنها ممکن است سخت باشد.
اهداف
اهداف شما شامل دستاوردها، برنامهها و نتایج مورد نظر شما در آینده است. برای اینکه تا حد ممکن واقعبینانه و قابل دستیابی باشد، اهداف خود را مشخص و قابل اندازهگیری کنید، همچنین برای خود یک محدودیت زمانی یا ضربالاجل تعیین کنید تا به آنها دست پیدا کنید.
بنابراین، اهدافی که برند شخصی شما را هدایت میکند، میتواند با پیشرفت شما در برندسازی تغییر کند.
مثال، به عنوان یک اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی، هدف اولیه شما ممکن است استفاده از برند شخصی خود برای شناخته شدن و به دست آوردن یک پایگاه فالوور از 5000 نفر در شش ماه اول در اینستاگرام بوده باشد.
هنگامی که به آن تعداد فالوور دست پیدا کردید، ممکن است هدف شما پیدا کردن تبلیغکنندگانی باشد که به طور بالقوه میتوانند برای تبلیغ محصولاتشان در حسابهای رسانههای اجتماعیتان حساب کنند و یک جریان درآمدی برای شما بسازند.
هویت
هویت شما شامل چیزهایی است که شما را معتبر میسازد یا ویژگیهای متمایزی که به شما نسبت به رقبایتان برتری میدهد.
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، برای موفقیت، یک برند شخصی باید شما را از سایر رقبای خود متمایز کند و مزیت رقابتی بسازد؛ بنابراین، برای مثال، اگر به زنان توصیه سلامتی و لاغری میکنید، باید نقطه تفاوت خود را در مقایسه با سایر ارائه دهندگان سلامتی مشخص کنید.
آیا بر روی مشاوره در مورد انتخاب سبک زندگی سالم تمرکز میکنید؟ یا، شاید، از تمرینهای مراقبه و معنوی خاصی استفاده میکنید؟ ممکن است با رژیمهای مختلف مانند کتوژنیک در علوم تغذیه آشنایی داشته باشید؟
هویت شما میتواند هر چیزی باشد که شما را منحصر به فرد کند و به نفع برند شخصی شما باشد.
مرحله شماره 3. مأموریت برند شخصی و سند چشمانداز خود را تعیین کنید
هنگامی که شایستگی، ارزشها، اهداف و هویت خود را مشخص کردید، میتوانید شروع به ایجاد برند شخصی خود کنید.
ابتدا باید مأموریت و سند چشمانداز برند شخصی خود را تعیین کنید. این دقیقاً به چه معنی است:
سند چشمانداز یک هدف و جاهطلبی بلندمدت، تجاری یا برندسازی است. این موضوع توضیح میدهد که چرا برند شخصی شما اهمیت دارد و میتواند به تصمیمات شغلی شما کمک کند تا به اهداف نهایی خود برسید. علاوه بر این، بیانیه چشماندازی که به درستی انجام شود میتواند افراد همفکر یا مشتریان بالقوه را جذب کند تا در طول سفر کاری همراهتان باشند. سند چشمانداز در طول حرفه شما با حداقل تغییرات ثابت میماند.
بیانیه مأموریت خلاصهای رسمی از ارزشها و اهداف یک فرد یا کسب و کار است. وظایف فعلی و قول شما برای انجام تلاشهای آینده، رویکرد شما را مشخص میکند. بیانیه مأموریت دارای دامنه کوتاه مدت و محدودتری است. بر روی زمان حال و آینده نزدیک تمرکز میکند و میتواند در راستای اهداف برند شخصی شما یا مخاطبان هدف تغییر کند.
اگر گنگ بود اشکالی ندارد، خوشبختانه برای شما، اطلاعات چک لیست برندینگ را جمع آوری کردیم که بدانید باید برای این کار چه فرایندی را انجام دهید.
برای ایجاد سند چشمانداز برند خود، چشمانداز بلندمدت خود (10+ سال)، هدف و ارزشهای اصلی و تعریف خود از موفقیت را یادداشت کنید. در بهترین حالت، بیانیه چشمانداز شما واضح، مختصر و به یاد ماندنی خواهد بود.
برای ایجاد بیانیه مأموریت خود، از اطلاعاتی که برای پاسخ دادن به موارد زیر جمع آوری کردهاید استفاده کنید: “چه کار کنم؟” مهارتها، تجربیات و شایستگیهایی که به من در انجام آن کمک میکنند چیست؟ و “چه چیزی به من برای کاری که انجام میدهم انگیزه میدهد؟”
مرحله چهارم: داستان خود را بگویید
داستان برند شخصی شما راهی عالی برای ارتباط با مخاطبان هدف در سطح احساسی است. ممکن است فکر کنید برای متقاعد کردن افراد ابتدا باید روی قسمت منطقی آنها اثر گذاشت و سپس بخش احساسی آنها را درگیر کرد. اما موضوع کاملاً عکس این است و برای اطلاعات بیشتر میتوانید به مقاله بازاریابی عصبی مراجعه کنید.
اما در مورد داستان خود فکر کنید. وقتی از داستان پشت سر، انگیزه او برای انجام کار و اتفاقاتی که او را به یک تصمیم خاص سوق داده است، باخبر هستید به احتمال زیاد با برند شخصی او همدردی میکنید و با او ارتباط برقرار میکنید. مهارتهای استوریتلینگ، فراز و فرود عاطفی و درگیر کردن احساسات مختلف افراد مانند شادی، ناراحتی، خشم تعجب و … باعث میشود داستان شما ماندگار شود.
گاهی اوقات، حتی اتفاق افتاده که داستان یک برند شخصی آنقدر دقیق بوده که حتی از سوی افراد خارج از مخاطب هدف، محبوبیت، شناسایی و قدردانی به دست آوردهاند و وایرال شدهاند.
برای مثال، لازم نیست عاشق رایانه یا علاقهمند به فناوری اطلاعات باشید تا از داستان شگفتانگیز بیل گیتس در مورد چگونگی راهاندازی مایکروسافتی که امروز میشناسیم در یک گاراژ کوچک در آلبوکرکی، مکزیک، بگذرید.
داستان برند شخصی اجباری نیست (سعی نکنید چیزی را صرفاً بنویسید و یک داستان بسازید)، اما قطعاً میتواند برای هویت برند شما مفید باشد؛ بنابراین، اگر پیشینه جالبی دارید که شما را به جایی که هستید هدایت کرده است، مطمئن شوید که آن را در برند شخصی خود بگنجانید، زیرا تضمین میکند که تأثیر آن بر مخاطبان هدف افزایش یابد.
مرحله پنجم: هویت و تصویر برند شخصی خود را ایجاد کنید
موفقیت برند شخصی شما به همان اندازه که به تجربه، مهارتها و دیدگاه شما بستگی دارد، به کیفیت و ثبات حضور آنلاین شما نیز بستگی دارد. به این ترتیب، کانالهایی که برای نشان دادن برند شخصی خود استفاده میکنید باید از طرح رنگ، سبک، لوگو و غیره مشابهی پیروی کنند.
هنگامی که شروع به ایجاد عناصر سبک برند خود میکنید، علاوه بر تصویر برند شخصی خود، به مخاطبان هدف خود نیز فکر کنید. این به شما کمک میکند به جای اینکه احساس زیباییشناسی شخصی خود را خشنود کنید، آنچه مردم میخواهند را به آنها بدهید.
تصور کنید که صاحب یک باشگاه بدنسازی بودید، اما به جای چراغهای چشمک زن و موسیقی بلند، محیط مثل یک کتابخانه ساکت بود و موتزارت پلی میشد.
مطمئناً، ممکن است شخصاً این فضا را دوست داشته باشید، اما مهمانان شما از شگفت زدگی پیش آمده خوشحال نخواهند شد.
آنچه در اینجا میگوییم این است که یک برند شخصی موفق باید ترکیبی از انتظارات مخاطب و شخصیت منحصر به فرد شما باشد؛ بنابراین، باید هدف گذاری کنید که این دو در نیمه راه به هم برسند. هنگامی که به آن فکر کردید، شروع به کار روی هویت برند و تصویر برند خود کنید.
هویت برند شما از عناصر بصری برند شما تشکیل شده است. اینها شامل لوگو، پالت رنگ، برچسب، تایپوگرافی، فرم، وبسایت و رسانههای اجتماعی، بستهبندی (در صورت وجود) و غیره هستند. اینها همه عناصری هستند که میتوانند به دیگران کمک کنند تا برند شخصی شما را تشخیص و به خاطر بسپارند.
تصویر برند شما شامل عناصر غیر بصری برند شما، به ویژه شهرت، تأثیرگذاری، و احساساتی است که در مخاطبین هدف برمیانگیزد. آیا میخواهید به عنوان کسی به یاد آورده شوید که برای آنچه درست است مبارزه میکند، مهم نیست که چه باشد؟ یا کسی که راه حلهای خلاقانه ارائه میدهد؟ تصویر برند شما همه اینها را مشخص میکند!
مرحله ششم: کانالها و استراتژی آنلاین خود را بسازید
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، اگر به خاطر ظهور و اهمیت اینترنت و وبسایتهای رسانههای اجتماعی نبود، برندسازی شخصی به این اندازه مؤثر یا مهم نبود.
آنها دسترسی مستقیم به افراد و محصولات را برای استخدامکنندگان، مشتریان و سرمایهگذاران امکانپذیر میسازند و به طور همزمان به شما اجازه میدهند که تصویر و حضور آنلاین خود را کنترل کنید (اگر به درستی از راهنمای ما در مورد برندسازی شخصی پیروی کنید)
علاوه بر استفاده از وبسایت یا وبلاگ شخصی، میتوانید از مزایای تلگرام، لینکدین، توییتر، اینستاگرام و فیسبوک نیز استفاده کنید.
با این حال، به خاطر داشته باشید که صرفاً ساخت کانالهای آنلاین کافی نیست. شما نیاز به یک استراتژی محکم دارید تا اطمینان حاصل کنید که برند شخصی شما در دنیای مجازی محو نمیشود.
برای دستیابی به اهداف برند شخصی خود، باید مخاطبان هدف خود را با فعالیتها، دستاوردها و موضوعات مربوط به برند درگیر کنید. در غیر این صورت، این کانالها فقط به عنوان حسابهای معمولی رسانههای اجتماعی عمل میکنند و اهداف برند شخصی شما را برآورده نمیکنند.
آنچه ما در اینجا میگوییم این است، بهجای اینکه فقط یک نمایه لینکدین ایجاد کنید و آن را همانطور که هست بگذارید، باید به طور فعال نمایه خود را “برند” کنید:
یک تصویر جلد با بیانیه مأموریت و لوگوی خود اضافه کنید.
از یک عنوان حرفهای جذاب استفاده کنید. بهجای «سئوکار حرفهای»، یا SEO Specialist میتوانید بنویسید کمک به کسبوکارها تا رسیدن به اعداد ترافیک 5 رقمی.
مطالعات موردی، توصیفات و دستاوردهای خود را ارسال کنید.
مقالاتی را در لینکدین منتشر کنید که شما را بهعنوان یک متخصص نشان دهد.
یا برای مثالی دیگر، بیایید بگوییم که برند شخصی شما قصد دارد شما را بهعنوان یک مدل متمایز کند. داشتن یک وبسایت که در آن نشان دهید چقدر خوب لباس میپوشید و چه سبک و استایل عالیای دارید کافی نیست.
بلکه باید شامل موارد زیر نیز باشد:
- اخبار مد.
- پستهای وبلاگ با توصیهها و نکات مد.
- روندهای اخیر در صنعت مد.
- نظرسنجی، خبرنامه و موارد دیگر.
مرحله هفتم: تأثیر خود را اندازهگیری کنید
آخرین اما نه کماهمیتترین موضوع، اندازهگیری تأثیر شما است.
این مرحله بسیار مهم است زیرا میتواند به شما اطلاع دهد که آیا کارها را درست انجام میدهید یا باید جهت برند شخصی خود را تغییر دهید. تغییر جنبههای خاصی از برند شخصی شما، مانند بیانیه مأموریت یا هویت آن، زمانی که این موارد دیگر مثل سابق کار نمیکنند، یا زمانی که مخاطبان هدف شما تغییر میکنند، غیر معمول نیست.
به طور مشابه، اگر تأثیر برند شخصی شما با اهداف مورد نظر یا جاهطلبیهای بلندمدت شما مطابقت نداشته باشد، ممکن است لازم باشد جنبههای خاصی از استراتژی رسانههای اجتماعی، کانالهایی که استفاده میکنید یا داستانی که میگویید را تغییر دهید.
خوشبختانه، کانالهای آنلاین اندازهگیری تأثیر مجازی شما را آسان میکنند. میتوانید برخی از راههای زیر را بررسی کنید:
وبسایت: وبسایت شما این امکان را برایتان فراهم می کند تا تعداد بازدیدها، جمعیتشناسی، موقعیت مکانی مخاطبان خود، سطح تعامل، ترافیک موبایل و دسکتاپ، و همچنین رفتار جستجوی کاربران، دستگاهها و علایق و موارد دیگر را بررسی کنید. همچنین میتوانید بینشی در مورد اینکه مخاطبان، شما را چگونه مییابند (مثلاً مستقیماً یا از طریق ارجاعات و کانالهای رسانههای اجتماعی) به دست آورید.
پادکست: اگر نام تجاری شخصی خود را از طریق پادکست تبلیغ کنید، بینشی در مورد مشترکین، شنوندگان، تعداد دانلودها، اشتراکگذاریهای اجتماعی، نرخ تبدیل، روندها و غیره خواهید داشت.
رسانههای اجتماعی: کانالهای رسانههای اجتماعی شما نیز این امکان را میدهد تعداد لایکها، اشتراکگذاریها، دنبالکنندگان، نرخ رشد، برداشتها، منشنها، دسترسی، نرخ پاسخ، نرخ کلیک (CTR) و موارد دیگر را بررسی کنید!
موتورهای جستجو: گوگل و سایر موتورهای جستجو بینشی در مورد ترافیک ارگانیک، نرخ تبدیل، میانگین مدت جلسه و زمان حضور در صفحه، خطاهای صفحه، عملکرد کلمات کلیدی و غیره را به شما ارائه میدهد.
این شاخصها در هموار کردن موفقیت آتی برند شخصی شما بسیار مهم هستند، بنابراین هر چه سریعتر یاد بگیرید چگونه از آنها استفاده کنید!
بیایید مهمترین نکاتی را که برای اندازهگیری خوب به آن پرداختیم مرور کنیم:
یک برند شخصی شامل تجربیات، شایستگیها، اقدامات، تخصص یا دستاوردهایی است که باعث میشود فرد در یک جامعه، حوزه حرفهای یا در کل شناخته شود.
از طرف دیگر، فرایند ایجاد و یا حفظ یک برند شخصی، برندسازی شخصی نامیده میشود.
یک برند شخصی قوی میتواند با متمایز کردن شما از رقبا، در ایجاد فرصتهای حرفهای و افزایش اعتبار به شما کمک کند.
برای شروع فرایند برندسازی شخصی خود، کشف کنید که چه کسی هستید، داراییهای خود را تعیین کنید، بیانیههای مأموریت و سند چشمانداز خود را بنویسید، داستان خود را بگویید، تصویر و هویت برند خود را ایجاد کنید، استراتژی آنلاین خود را بسازید و تأثیر خود را بسنجید.
خوب، تا الان موارد زیادی را یاد گرفتید! ما امیدواریم که اکنون شما آماده باشید تا فرایند برندسازی شخصی خودتان را انجام دهید! اگر سؤالی در این زمینه داشتید و یا نیاز به مشاوره دارید، با ما تماس بگیرید.