دیجیتال مارکتینگ به همه فعالیتهای بازاریابی گفته میشود که در کانالها و رسانههای دیجیتالی انجام میدهیم و در نهایت باعث افزایش فروش محصول یا خدمات ما خواهد شد.
یک دیجیتال مارکتر لزوماً وبمستر نیست که مشکلات سایت را حل کند. کیفیت کار دیجیتال مارکتر موفق و توانمند با میزان افزایش فروش سنجیده خواهد شد.
بازاریابی اینترنتی در گذشته تک ساحتی بود یعنی یک فرد متخصص ایمیل مارکتینگ بود و از سایر حوزهها چیزی نمیدانست، فرد دیگر متخصص کانتنت مارکتینگ و بازاریابی محتوا بود و دیگری متخصص تبلیغنویسی، اما امروزه هرکدام از زیرمجموعههای دیجیتال مارکتینگ بهتنهایی ارزشمند محسوب نمیشوند و یک دیجیتال مارکتر موفق باید حداقل چند تخصص را کنار هم داشته باشد.
در دیجیتال مارکتینگ؛
1-در حال جذب هستیم و افرادی را جذب میکنیم که رایجترین روش آن ایجاد ترافیک است.
2-فعالیتهای ما معطوف به فعالسازی یا اکتیویشن است، یعنی اطلاعات تماس افراد جدیدی که وارد سایت شدهاند را تهیه کنیم و یک محصول خیلی ارزان و کوچک را به آنها بفروشیم.
3-مشغول پولسازی و فروش فراوان محصولات و خدمات خود به اعضایی هستیم که اطلاعات آنها را از قبل گرفتهایم.
4-نیاز مشتریان را شناسایی و برای حفظ آنها تلاش میکنیم، یعنی همه کارهایی که برای مشتریان خود انجام میدهیم تا افرادی که یک یا چند بار از ما خرید داشتهاند و به محصولات ما علاقهمند بودهاند را حفظ کنیم و نگذاریم به سمت رقبا بروند.
اولین بخش دیجیتال مارکتینگ جذب یا acquisition است
در قسمت جذب دیجیتال مارکتینگ 3 مأموریت مهم را پیگیری میکنیم.
اول اینکه برند، محصولات و خدمات خود را به افراد جدید معرفی میکنیم تا کسانی که از حضور ما در اکوسیستم دیجیتال باخبر نبودهاند و کسبوکار ما را نمیشناسند با مجموعه ما آشنا شوند به قولی آگاهی از برند می کنیم. اگر این مأموریت و موضوع را جدی بگیریم، حتی در طراحی بنرهای خود بسیار بهتر عمل میکنیم بهگونهای که حتی اگر کاربر بر روی آن کلیک نکرد، بازهم برند ما در خاطر فرد باقی بماند.
مهمترین ابزار برای بررسی جذب و شناسایی ترافیک جدید، گوگل آنالیتیکس است که با آن میتوانیم مشاهده کنیم چه تعداد افرادی که وارد سایت ما میشوند جدید هستند، از چه طریقی با سایت آشنا شدهاند و از کدام مناطق هستند.
عامل سومی که یک دیجیتال مارکتر مسئول جذب باید بر روی آن تمرکز داشته باشد استفاده از ابزارها و استراتژیهای افزایش رتبه سایت است که شامل موارد مختلفی مثل سئو داخلی، خارجی و سئو تکنیکال، استراتژیهای رپرتاژ، پرداخت بهازای کلیک، بازاریابی شبکههای اجتماعی و… است.
حتما قبل از شروع فعالیت خود چک لیست برندینگ آماده کنید.
کسی که کار جذب را انجام میدهد چه تخصصهایی باید داشته باشد؟
مسئول جذب باید 5 تخصص داشته باشد
1-تبلیغات آنلاین:
به هرگونه تبلیغاتی که باید برای آن پولی پرداخت کنیم تا بنر تبلیغاتی سایت را نمایش بدهند، لینک سایت را در مقاله بگذارند، پوش نوتیفیکیشن بفرستند یا رپورتاژ آگاهی کنند (رپورتاژ آگاهی یک مطلب بهظاهر غیرتبلیغاتی و آموزشی است که چندین بار با انکرتکستهایی به سایت ما بکلینک داده است) تبلیغات آنلاین میگویند.
2-سئو:
گوگل الگوریتمهای زیادی را برای سئو در نظر میگیرد که به باغ وحش گوگل معروف هستند، الگوریتمهای معروفی چون پاندا، پنگوئن، رنک برین، مرغ مگسخوار و … بهعنوان یک مثال کوچک در آپدیتهای جدید الگوریتم گوگل، بهترین کار این است که هر صفحه از سایتتان را برای یک کلمه کلیدی خاص بهینهسازی کنید، برای بررسی این موارد از ابزارهای مختلفی میتوانید استفاده کنید مثلاً، META SEO Inspector که یک افزونه گوگل است یا ابزارهای سایت MOZ که کلمات کلیدی و متاتگها را به شما نشان میدهند.
اگر در زمینه فروش ساعت فعالیت دارید و میخواهید انواع ساعتهای مچی و دیواری با برندهای مختلف را بفروشید باید یک صفحه داشته باشید که برای کلیدواژه ساعت بهینه شده باشد. پس باید یک صفحه فرود یا لندینگپیج را درباره راهنمایی خرید ساعت سئو کنیم و از آن قسمت، کاربران را به قسمتهای مختلف سایت هدایت کنیم در سئو باید از لینکهای داخلی به محتوای خودمان و لینکهای خارجی به سایتهای دیگر استفاده کنیم.
حتماً باید سرعت سایت را بالا نگه دارید و اگر سایت وردپرسی دارید میتوانید از افزونههای کش و لیزی لود استفاده کنید تا سرعت بارگذاری سایت شما افزایش یابد. علاوه بر این با کمک ابزارهای حرفهای سئو باید مرتباً بکلینکها و کلمات کلیدی خود و رقبایتان را بررسی کنید، ابزارهای معروف این حوزه عبارتاند از
3-رسانههای اجتماعی
از اینستاگرام، لینکدین، تلگرام و واتساپ میتوانید برای اهداف بازاریابی دیجیتال خود استفاده کنید و با ساخت UTM افرادی را که از این رسانهها وارد میشوند رهگیری و نظارت کنید تا با پیادهسازی روشهایی نرخ تبدیل یا کانورژنس ریت را افزایش دهید.
اینستاگرام با قابلیتهای وسیعی اعم از استوری، پست، ریلز و اکسپلور بهراحتی میتواند به گسترش کسبوکار شما کمک کند، کافی است که الگوریتمهای آن را بشناسید، از روشهای افزایش فالوور مانند پست گذاری منظم، تعامل با پیج همکار، کپشننویسی و لایک نظرات و پستهای مرتبط با خود استفاده کنید. یا اگر این وظایف را به ربات اینستاگرامی واگذار کردهاید مطمئن شوید که الگوریتمهای آن بهگونهای نوشته شدهاند که جلوی اکشن بلاک را میگیرند.
لینکدین یکی از مراجع مهم دریافت ترافیک ارزشمند است که متأسفانه در ایران به آن اهمیت کمی داده میشود. هدایت این پلتفرم توسط مدیرانی از گوگل، یاهو، پی پال و مایکروسافت صورت میگیرد. شما میتوانید در این پلتفرم حرفهای که افراد مختلف با صنایع گوناگون در آن فعالیت میکنند، با معرفی خود Brand Awareness و اطلاعرسانی مناسبی را انجام دهید. علاوهبرآن با شبکهسازی، همکاران و مخاطبان ارزشمندی را پیدا کنید که به اتوریته و ضریب نفوذ کسبوکارتان در دیجیتال مارکتینگ کمک شایانی میکند.
تلگرام که تا قبل از فیلترینگ از محبوبیت و ضریب انتشار بالایی در میان مردم ایران برخوردار بود، هنوز هم نقش ارزشمندی را در بازاریابی دیجیتال دارد. در تلگرام با ساخت کانال و ایجاد محتوایی که احتمال وایرال بالایی دارند و همچنین با تبلیغات پیج خود در کانالهای دیگر میتوانید کاربران زیادی را از این پیامرسان دریافت کنید.
واتساپ بیزینس، نسخه مناسبی برای اینستنت مارکتینگ، یا بازاریابی در لحظه است، با تعریف سؤالات و پشتیبانی لحظهای از مخاطبان میتوانید مشکل آنها را حل کنید و به قسمتهای مختلف سایت هدایت کنید.
4- تبلیغنویسی:
مسئول جذب در دیجیتال مارکتینگ باید مهارت بالایی در تبلیغنویسی و کپیرایتینگ داشته باشد. باید بتواند کمپینهایی برای تبلیغات بنری و کلیکی ایجاد نماید و آنها بهصورت مداوم اندازهگیری کند، تا نرخ بازگشت سرمایه یا ROI توجیه اقتصادی پیدا کند و هزینه تبلیغات بیشتر از سود و فروش نشود. یکی از روشهای تبلیغنویسی که امروزه رواج بسیاری پیدا کرده، مکالمات کاربران در توییتر در قالب تبلیغ یک محصول است که میتوانید در بیزینس خود استفاده کنید.
5-تبلیغات آفلاین:
یک بازاریاب دیجیتال که در حیطه جذب فعالیت میکند باید همه المانهای سنتی تبلیغات را هم از دید دیجیتال بررسی کند، مثلاً اگر پاکت پستی دارید به آن پیامی اضافه کنید تا از آن وارد سایت شما شوند یا در فرم فروش و فاکتورهای خودتان، تخفیفهایی ایجاد کنید که مشتریان ترغیب و وارد سایت شوند و اطلاعات تماس خود را در آن وارد کنند.
دومین بخش دیجیتال مارکتینگ فعالسازی یا Activation است
چه زمانی میتوانیم بگوییم که یک بازدیدکننده را فعال یا اکتیو کردیم؟
وقتی که یکی از این دو گزینههای زیر اتفاق بیفتد
1-یا اطلاع تماس کاربر را بگیریم
2-یا یک فروش جزئی داشته باشیم
در دریافت اطلاعات تماس، تمرکز بیشتر بر روی ایمیل و شمارهتلفن است چراکه با سیستمهای اتوماسیونی که وجود دارد بهراحتی میتوان از آن در کمپینهای مختلف ریتارگتینگ و فروش استفاده کرد.
یکی از کمپانیهای معروف که با فروش جزئی عملیات اکتیویشن را انجام میدهد، کمپانی نتفلیکس است که برای اولینبار پس از ثبتنام، بهجای 19 دلار تعرفه اصلی، یک دلار و 90 سنت برای اشتراک اول دریافت میکند، این تخفیف زیاد عملیات اکتیویشن و فعالسازی را بهخوبی انجام میدهد.
مهمترین موضوع در اکتیویشن و فعالسازی جذابیت پیشنهادی است که به تازهواردها ارائه میدهیم.
پس بخش مهم اکتیویشن برخلاف باور بسیاری که در حوزه دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکنند، جذابیت پیشنهاد است و نه مواردی که مرسوم است مانند: لندینگپیج، تبلیغات یا افزودن تصاویر برای فعالکردن کاربران.
فردی که در فعالسازی فعالیت میکند از چه تخصصهایی باید برخوردار باشد؟
این فرد باید با افزایش نرخ تبدیل کاملاً آشنا باشد، مثلاً رنگ دکمه فروش یا اندازهاش چه تأثیری بر میزان فروش دارد و این کار را با تستهای A/B در UI یا رابط کاربری و UX یا تجربه کاری به دست آورد یا اینکه بهترین روش برای گرفتن ایمیل پاپآپ است یا میتوان از روشهای دیگری استفاده کرد؟
دومین کار، بازاریابی محتوا است که در سفر خرید مشتری نقش ارزشمندی دارد و باعث اعتماد کاربران میشود. کانتنت مارکتینگ یعنی محتوایی مفید و آموزشی با لحن برند خود برای پرسونای مخاطب تولید کنیم و فردی که این محتوا را موردمطالعه قرار میدهد مجاب شود که آن محصول را از سایت خودمان تهیه کند.
متخصص فعالسازی در بازاریابی اینترنتی باید مهارت بالایی در شناخت المانهای سایت داشته باشد ترافیک و نرخ تبدیلها را بهدرستی بررسی کند و ایمیلهای جدیدی از کاربران دریافت و آنها را برای کمپینهای فعالسازی استفاده کند همچنین باید میانگین زمانی که افراد در سایت ما حضور دارند را بررسی کنند و عواملی که باعث افزایش حضور در سایت میشوند را بشناسد و بانسریت و نرخ خروج را کاهش دهد.
هر ایمیل جدید مثل یک ماهی است که ازآبگرفته شده است، یکی از بزرگترین اشتباهات در دیجیتال مارکتینگ این است که ایمیلها را در دیتابیسی ذخیره کنید و بگذارید در زمانی دور به آنها پیام بفرستید، جمعآوری ایمیل خالی و عدم ارسال پیام مناسب در هر مرحله از قیف تبدیل در سفر مشتری هیچ ارزشی ندارد
یکی از بهترین پلاگینهای سایت وردپرسی برای فعالسازی پلاگین کانورت پلاس است.
کانورت پلاس بهترین پلاگین برای دریافت ایمیل از کاربران است با تعریف پاپآپهایی که قابلیت کاستومایز دارد هم میتوانید تعریف کنید که این پاپآپ روی یک مقاله بیاید یا دستهای از مقالات را شامل شود.
مثلاً در سایت هاب اسپات این سیستم وجود دارد و هر مقالهای که مربوط به دیجیتال مارکتینگ است یک پاپآپی نمایش داده میشود و کتاب یا دورههای سایت را معرفی میکند.
این پلاگین میتواند سایت مرجع را تشخیص بدهد یعنی اگر کاربری از گوگل وارد سایت ما شد، به او تخفیفی بدهیم چون از طریق جستوجو به سایت ما راه پیدا کرده است. همچنین این پلاگین میتواند تشخیص بدهد که این کاربر عضو سایت است یا نیست و آیا عضو جدید است یا قدیم. همچنین این پلاگین از توانایی اتصاف به اتوماسیونهای ایمیل مارکتینگ مثل میل الایت برخوردار است.
پلاگین دیگری که وجود داد به نام modal survey:
که برای لندینگپیج و اکتیویشن پلاگین فوقالعاده کاربردیای است، این پلاگین این امکان را میدهد که قراردادن سؤالاتی در لندینگپیج و باتوجهبه جوابهایی که کاربران میدهند افراد را به صفحات مختلف هدایت کند، مثلاً اگر فردی کارمند است یا مدیر به صفحات جداگانه مختص به خودشان بروند و محصولات مرتبط با آن را ببینند که افزونه گراویتی فرم از این قابلیت برخوردار نیست.
سومین بخش دیجیتال مارکتینگ و مهمترین بخش آن پولسازی است و شامل دو کار مهم میشود:
1-فروش به اعضا:
به اعضا یعنی هرکسی که ایمیل یا شماره تماسش را در اختیار دارید، محصول، خدمت یا مشاورهای را بفروشید.
افرادی که در دیجیتال مارکتینگ حرفهای نیستند اینطور فکر میکنند که کسبوکار اینترنتی و تجارت آنلاین مانند شغل کارمندی درآمد ثابتی دارد و فروش سایت همیشه یکسان است که اینطور نیست. اصل فروش یک سایت زمانی است که مخاطبان هدفمند را به صفحه مناسب هدایت کنیم یا ایمیل طراحی شده و حرفهای به افراد خاص بدهیم.
2- بیشفروشی
دومین مورد افزایش مبلغ فاکتور است مثلاً کسی که فاکتور خرید 180 هزارتومانی دارد، با ارائه پیشنهادی با 40 درصد تخفیف بگوییم که محصول دیگری را به سبد خرید خود اضافه کند. مشابه این کار را در سایت دیجیکالا میتوانید ببینید که با ارائه محصولاتی که با خریدتان تناسب دارد، باعث افزایش مبلغ فاکتور و بیشفروشی میشود.
برای افزایش مبلغ فاکتور اگر سایت وردپرسی داریم از پلاگین زیر میتوانیم استفاده کنیم
که با آن میشود تعریف کرد که مثلاً افراد وقتی سبد خرید گوشی بالای پنج میلیون را دارند بهعنوان محصول پیشنهادی یک گلس یا قاب هم به آنها با تخفیف معرفی شود.
در اینجا لازم است بگوییم که B2B یا فروش کسبوکار به کسبوکار سختتر است ولی B2C یا فروش بیزینس به مصرفکننده راحتتر است
یک فرد پولساز که در بازاریابی اینترنتی فعالیت دارد باید از چه مهارتهایی برخوردار باشد؟
چون برخی از این موارد در بخشهای دیگر دیجیتال مارکتینگ اشاره شده است، مجدداً آن را تعریف نمیکنیم.
1-تبلیغنویسی
2-ایمیل مارکتینگ
3-طراحی کمپین برای فروش، مثلاً میخواهیم یک نرمافزار CRM 60 میلیونی را بفروش برسانیم. ابتدا باید ایمیلی بفرستیم که کاربران از وجود این محصول مطلع شوند، سپس با ارائه پیشنهاد جذاب و تخفیف ویژه علاقهمند شوند که برنامه را نصب و از آن استفاده کنند، سپس ایمیلهایی بفرستیم که مزایای آن را نسبت به رقبا برای کاربر نمایش دهند و در نهایت آن کاربر یا مدیر را برای جلسهای به شرکت خود دعوت کنیم و مرحله آخر فروش برنامه در محیط فیزیکی صورت بگیرد که هیچ مشکلی ندارد و الزاماً نباید 0 تا 100 کمپین فروش دیجیتالی رقم بخورد.
4-نرخ تبدیل و افزایش آن
برای ایمیل مارکتینگ بهترین ابزار استفاده از mailer lite است و قابلیتهایی دارد که در سرویسهای دیگری موجود نیست و با آنها نمیتوان این اتومیشنها را پیادهسازی کرد.
استفاده از پلاگینهای وردپرسی باعث میشود به هاست و سرعت سایت فشار زیادی وارد شود.
میلرالایت امکان ارسال خودکار پیام را دارد تا فردی که هنوز ایمیل را باز نکرده دوباره به او ایمیلی فرستاده شود.
همچنین مشابه A/B تست و چرخه دمینگ، میتوان بررسی کرد که 20 درصد افراد از بین دو ایمیل کدام قالب ایمیل را بیشتر باز میکنند و به بقیه هشتاد درصد آن ایمیلی که از جذابیت بالاتری برخوردارند فرستاده شود. همچنین میتوانید با دستورات شرطی به افراد خاصی ایمیل ارسال کنید و همچنین هماهنگ ساز میلرلایت را برای سایتهای وردپرسی میتوانید تهیه کنید.
چهارمین کار در دیجیتال مارکتینگ Retention یا بازگشت است که در فارسی میتوان این فعالیت را با حفظ کردن مشتریان بهخاطر سپرد.
حفظ یا ریتنشن به معنی بازگشت است
1-پیگیری سفارشهای ناموفق:
زمانی رخ میدهد که فرد اطلاعات خرید را وارد میکند ولی مرحله نهایی خرید و واریز پول را انجام نمیدهد، یکی از منابع ارزشمند سایت همین سفارشهای ناموفق است که حتماً باید برای آن برنامهریزی کرد. اگر تجربه ثبت سفارش در سبد خرید و عدم پرداخت در دیجیکالا را داشته باشید، کمپینهای sms سفارشهای ناموفق آن را میتوانید ببینید.
2- فروش مجدد
یعنی برای کاربرانی که قبلاً محصولاتی را فروختید، کمپینهایی تعریف کنید که مثلاً محصول بعدی را با بیست درصد تخفیف میتوانند تهیه کنند.
3- فعالسازی افراد غیرفعال
یعنی فردی که حدود 6 ماه است که به اکانت خود لاگین نشده یا کسی که یک سال است که هیچگونه خریدی انجام نداده است.
4-پشتیبانی
پشتیبانی بخش مهمی است، خلاف تصور بسیاری که فکر میکنند حالا دیگر محصولی فروخته شده و کمکردن هزینه زمانی و سازمانی برای آن بهترین روش است. پشتیبانی خوب باعث میشود که در فروش مجدد، طراحی کمپینهای دیگر و اعتمادسازی خود بسیار عمل کنیم. مثلاً فردی هزینهای کرده است و محصولی را خریده اما در استفاده از آن به مشکلی برخورده است و ما تعهد پشتیبانی هم نداریم، اما با پشتیبانی خوب، تجربه خرید خوبی را برای کاربر رقم میزنیم و باعث میشود که او مجدداً از سایت ما خرید کند.
کسی که مسئولیت حفظ در دیجیتال مارکتینگ را دارد باید با تخصصهای زیر آشنا باشد
1-طراحی کمپین:
کمپین دیجیتال مارکتینگ یا یک استراتژی بازاریابی، یک رویکرد بلندمدت برای ترویج یک محصول یا خدمات از طریق رسانههای متعدد است. معمولاً یک هدف دارد که افزایش فروش یک محصول خاص است. با اینحال، کمپینهای بازاریابی فقط نباید حول یک محصول بچرخند. همچنین میتواند هدفی برای بهبود تصویر کل یک برند یا شرکت داشته باشد و مترادف با کمپین روابطعمومی باشد.
2-ایمیل مارکتینگ
بدون واردشدن به تعاریف پیچیده، باید گفت که بازاریابی ایمیلی پروسه ارسال ایمیل به مشتریان موجود و بالقوه در قالبهای تبلیغاتی است.
کمپین بازاریابی ایمیلی مجموعهای ازاینگونه ایمیلها باهدف نهایی افزایش فروش یا آگاهسازی است. این ایمیلها میتوانند بهصورت خودکار ارسال شوند یا میتوان آنها را بهعنوان یک خبرنامه هفتگی یا ماهانه که به آن eblast نیز میگویند ارسال کرد.
اهداف کلی پشت یک کمپین بازاریابی ایمیلی معمولاً فروش، اطلاعرسانی، آموزش، سرگرمی یا ترکیبی از اینها است. اگر بهدرستی انجام شود، یک کمپین خبرنامه ایمیلی به شما امکان میدهد در طول زمان روابط عمیقتری با مشترکین خود ایجاد کنید که در نهایت منجر به افزایش سرنخها و افزایش فروش برای کسبوکار شما میشود.
3-بازاریابی محتوا
شروع “بازاریابی مبتنی بر محتوا” با طرح یک سؤال شروع میشود:
چه پیامی را به چه فرمتی از چه کانالهایی به چه افرادی میخواهیم برسانیم؟ چرا؟
اگر به اجزا این سؤال پاسخ بدهیم میتوانیم بازاریابی مبتنی بر محتوا را شروع کنیم.
لازم است بدانیم که پاسخ ها، ثابت و همیشگی نیستند بلکه کاملا اقتضایی و بسته به نیاز پروژه پاسخ داده می شوند.
در ادامه، برای هر جز این جمله، سؤالهایی را مطرح میکنم که در هر کسبوکاری مطرح میشوند. فکر میکنم این شیوهٔ خوبی برای فراگیری چارچوب کلی تصمیمگیریهایی است که در مسیر بازاریابی مبتنی بر محتوا، انجام میشوند.
چرایی: هدف ما از انتقال پیام چیست؟ تعیین “هدف” و “چرایی” انجام کار، اولین قدم است. با مشخصکردن هدف، معیارهای ارزیابی عملکرد را تعیین میکنیم و میتوانیم پیشرفت را اندازهگیری کنیم. بدون توانایی اندازهگیری، انجامدادن کار معمولاً فایدهای ندارد چون نمیشود میزان بازگشت سرمایه را اندازهگیری کرد و احتمال هدررفت سرمایه بالا میرود.
پیام: چه پیامی را میخواهیم برسانیم؟
مخاطب با دریافت این پیام قرار است چه واکنشی نشان دهد و برای او مهم است؟ آیا پیام، بهخوبی مخاطب را به انجام اقدام موردنظر، فراخوانی میکند؟
افراد (مخاطب): مخاطب من کیست؟ کاربر فعلی کسبوکار من است که قصد دارم وفادارش کنم؟ یا غریبه ایست که میخواهم جذبش کنم؟
چه جنسیت، سنوسال، قومیت، فرهنگی دارد؟
به چه نیاز دارد؟ چه چیزهایی توجه او را به خود جلب میکنند؟ چه چیز برای او “مهم” است؟
کانالها: از چه کانالهایی به مخاطب دسترسی داریم؟ از چه کانالهایی، میتوانیم بیشترین تعداد افراد را با کمترین هزینه، باخبر کنیم؟
فرمت: باتوجه به پیام، کانالها و مخاطب، چه فرمتی به بهینهترین صورت ممکن پیام ما را منتقل میکند؟ ویدئو؟ اینفوگرافی؟ یک متن پرسشهای متداول؟ یک بازی؟ یک تماس تلفنی ساده؟ یک پادکست؟
4-پشتیبانی:
در قسمتهای قبل توضیح داده شده است.
5-همکاری در فروش:
با افیلیت مارکتینگ، محصول و خدمات شما در سایتهای دیگر گذاشته میشود و بهازای فروش و درآمدی که از آن سایت یا ناشر برای شما ایجاد میشود از شما کمیسیونی دریافت میشود مانند سیستم همکاری در فروش دیجیکالا یا سایت ژاکت
آخرین نکته
در دیجیتال مارکتینگ هرگز روش کار خود را اینگونه قرار نمیدهیم که رتبه الکسای (خدابیامرز) خوبی ندارم حالا چهکار کنیم؟ پس برویم و در یک سایت تبلیغی ثبت کنیم، سپس برای این تبلیغ یک لندینگپیج درست کنیم تا ترافیکی که وارد سایت میشود تلف نشود.
همیشه از جلو به عقب فکر میکنیم، هدف دیجیتال مارکتینگ ایجاد فروش زیاد است، پس از خود میپرسیم قصد فروش کدام محصول را داریم؟ بهتر است محصول پرفروش را انتخاب کنید چرا که فروش محصول پرفروشها سادهتر است.
بعد از انتخاب محصول میتوانید فکر کنید که از کجا ایمیل یا تبلیغات کلیکی و بنری بگیرید و لندینگ پیچ را چگونه طراحی کنید تا مناسب ترافیک هدف باشد.
در دیجیتال مارکتینگ هیچ موقع سردرگم نیستیم و اگر دچار مشکل شدیم از این سه سؤال برای روشن شدن مسیر استفاده میکنیم
در این مقاله به انواع دیجیتال مارکتینگ پرداختیم. برای آگاهی از ترندهای دیجیتال مارکتینگ با ما کارشناسان دیجیتال مارکتینگ ما در ارتباط باشید.